دلم راصی نمیشد که اخر اردیبهشتی پست نذارم و از طرفی هم فرصت نکردم جمع بندی اردیبهشت و به طور شایسته ای بنویسم.
انقدر که چیز میز برا گفتن دارم که نوت های گوشیم گیگ به گیگ داره پر میشه.
خلاصه که روز های اخر اینجا بودنمه و من دیشب فهمیدم که باید یه به افتخار این بازیکن بگم، چون فراتر از تصورم توی ارتباطات بین همکاریم عمل کردم.
نمیدونم به خاطر روز های اخر و بی پروا بودنه یا نه. اما با همکارای شب کار که مدت بیشتری در ارتباط بودم، خیلی خوب و راحت تر از قبل هستم و حرف میزنیم و من خیلی موضوع گم نمیکنم وخجالتی نیستم و اینا.
البته هنوز تا پختگی رابطه خیلی فاصله دارم اما خب همینقدر هم عالی بوده خصوصا شب قبل که فکر میکنم گل سر سبد برقراری ارتباط ها بوده.
نکته سخت ارتباط برقرار کردن برای من اینا بودن
اینکه طوری رابطه و گفتگو باشه که هم حدود همکاری حفظ بشه و هم خیلی نزدیک و صمیمی نشه.
گفتگو ها بیطرفانه باشه
گفتگو ها سمت خاله زنک بازی ها و غیبت کردنا پیش نره
خیلی غرغرانه نباشه
از حقوقم با رعایت احترام ها دفاع کنم و زیر بار حرف زور نرم که این مورده خیلی سخت بوده چون ادم تازه کار معمولا اینجور توی ذهن ها جا افتاده که باید خیلی انعطاف پذیر باشه.
گل سر سبد اینها به نظرم اینه که نه سیخ بسوزه و نه کباب
برای تکمیل این پست فاخر بگم که یه سری اصول ارتباط رو برای خودم سرلوحه قرار دادم که احتمال بالا به درد شما هم بخوره.
۱. خودتو بدون ساسنور معرفی کن
۲.درخواست های معقولت رو مطرح کن
۳.درخواست های نامعقولشون رو با دلیل منطقی رد کن
۴. با مخالفت های نامعقول درست و منطقی برخورد کن
۵. احساسات مثبت و منفیت رو به شیوه مناسب ابراز کن
۶. حقوقشون رو به رسمیت بشناس
۷.آغاز، ادامه و پایان گفتگو هات موثر باشه
شاید اینا یکم خشک باشن و حتی به تغییر نیاز داشته باشن اما خب فعلا به کار میبندیم تا وقتی ماهر تر شدم درشون تغییراتی رو ایجاد کنم.
در پایان همه ایناها اون چیزی که فکر میکنم مهمه اینه که ادم حرف دلش رو به شیوه مناسب بگه و به نتیجه مورد نظرش برسه.
و خصوصا توی ارتباطات بین همکاری اون هم وقتی که تو عضو جوون تیم به حساب میای یادت باشه زیر بار حرف زور نری و با زبان چرب و شیرین خواسته ات رو بگیری.
خلاصه که یه دست به افتخار این بازیکن بزنید :)