گاوگیجه ی درونی

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام خامنه ای» ثبت شده است

منشا آزادی در غرب

 

منشاء آزادی و ریشه‌ی آزادی در فرهنگ غربی با منشاء و ریشه‌ی آزادی در بینش اسلام و در فرهنگ اسلامی بکلی متفاوت است.

اینی که شما میبینید در تمدن کنونی غرب میگویند بشر باید آزاد باشد، این یک فلسفه‌ای دارد، یک ریشه و منشاء فکری دارد و اینی که اسلام میگوید بشر و انسان باید آزاد باشد، فلسفه‌ی دیگری دارد و ریشه و منشاء دیگری.

ادامه مطلب...
۲۸ مرداد ۰۰ ، ۱۷:۳۵ ۳ نظر ۰

چه فایده دارد که فلان رهبر سیاسی فلان کشور معتقد به خداست،در حالیکه خدا پرستی برای او فقط یک پاسخ به یک سوال خشکِ مغزی است و نه چیزی بالاتر؟

 

طرح کلی اندیشه اسلامی در قران

امام خامنه ای 

 

۰۵ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۰:۴۵ ۰

《 وَإِنِّی لَغَفَّارٌ》

بدن شما یک جراحتی برمی دارد؛ این ران، این بازو، یک جراحت عمیقی برمی دارد، این لای گوشت از هم باز می شود؛

اینجا مرهمی به شما می دهند، دارویی می گذارید، ویتامینی مصرف می کنید، آمپولی می زنید؛ تا این می جوشد، تا این میتراود و می زاید، تا بالاخره همجنس خود را، آن گوشت بدن، آن ماهیچه بدن، هم سنخ خود را کنار خود به وجود می آورد.

تشکیلات بدن شما کار می کند، این زخم پر می شود، التیام پیدا می کند. این التیام پیدا کردن یک زخم را، یک جراحت را، در نظرتان نگه بدارید، تا تشبیهش کنم و تمثیل کنم به غفران؛ ببینید غفران چه جوری است.

روح شما اگر در مقام تمثیل، مانند جسمی باشد، هر گناهی که انجام می دهید، ضربتی بر روح وارد می کند و زخمی به وجود می آورد.

چرا آقا؟ چرا می گوییم گناه ضربت بر روح است؟ برای خاطر اینکه روح باید تعالی پیدا کند و گناه، هر آن چیزی است که روح انسانی را یک گام از تعالی و تکامل مورد نظرش باز می دارد.

در مقام مثل و تشبیه، میشود همین زخم زدن، همین شکاف را بر پیکره روح تو به‌وجود آوردن. این گناه که انجام شد، این نقیصه شکل گرفت. شما مال مردم خوردید خدای نخواسته، آنی که شرب خمر کرد، آنی که ربا خورد، آنی که زنا کرد، آنی که دروغ گفت، آنی که افترا گفت، با هریک از این کارها، یک شکافی به روحش، به پیکره روانش وارد آمد، این روح او زخمی شد، ناقص شد، از کمال که غایة الآمال است دور افتاد؛ این گناه حالا باید مغفرت پیدا کند.
غفران یعنی چه؟ غفران یعنی این خلأ، این کمبود روح، این زخم روان، این نقیصه ای که در نفس او به وجود آمده است، این برطرف شود، این را می گویند غفران.

چه جوری برطرف می شود؟ چه جوری برطرف می شود آن نقیصه ای که در روح تو از سوی گناه به وجود آمده؟

با جبران کردن.

آن کسی که با یک گناهی جان خود را از اوج انسانیت و تکامل و نقطه پرواز انسانی یک قدری منحط کرده و دور انداخته، آن وقتی این عقب ماندگی اش جبران شده است که یک مقداری برود بالا.

 

یک مثال دیگر بزنم.
سوار ماشین شدید، دارید می روید سر پنجاه فرسخی. اگر این ماشین در راه توقف کرد، شما چه شدید؟ عقب افتادی. 
جبران این عقب ماندگی به چیست؟
به  یک خرده تندتر بروید، یک خرده بی وقفه تر بروید، یک مقدار از استراحت، بیشتر صرف نظر کنید تا در وقت معین به نقطه مورد نظر برسید. 
وإلا با نشستن آنجا و گفتن که خدایا من غلط کردم، یک ساعت پیش اینجا در قهوه خانه لمیدم و دیر حرکت کردم، خدایا اشتباه کردم، خدایا غلط کردم؛ این کاری از پیش نمی برد. 

حالا بالاخره غلط انجام گرفت، زودتر حرکت کن، تندتر برو تا این توقف و تأخیر یک ساعته را جبران کرده باشی.

مغفرت الهی این جوری است. 

خدای متعال نمی گوید چون تو گناه کردی، حالا هرچه کار نیک بکنی، ما آن گناه را اصلا از بین نخواهیم برد، لج نمی کند خدا. 
ما لجباز نیستیم، ما غفاریم. آن گناه هایی که انجام گرفت، آن اشتباهاتی که به وجود آمد، ما حاضریم از آن اشتباهات صرف نظر کنیم، درصورتی که جبران بشود. نمی گوییم چون شما یک روزی اشتباه کردید، حالا صد برابر مجاهدت کردید، مجاهدت شما به خاطر اشتباه شما هیچ

《وَإِنِّی لَغَفَّارٌ》 ما غافریم، ما خلاها را پر می کنیم، زخمها را التیام می دهیم، 
اما برای چه کسی؟ 

《لِمَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَىٰ》
من بخشنده ام برای آن که توبه کند. 
توبه کند یعنی چه؟ یعنی برگردد. 
راه تکامل شما از اینجا بود، شما باید این طرفی می رفتید؛
حاضریم شما را ببخشیم، کی؟ وقتی بروید به طرف تکامل، مجددا به راه درست برگردید.

لِمَنْ تَابَ ، توبه کند، یعنی برگردد. توبه یعنی برگشتن.
ایمان خود را قوی کند، 
عمل صالح کند. عمل! نباید از عمل غافل بود و به سخن گفتن ودل خوش داشتن خود بسنده کرد.

 

امام خامنه ای(مدظله العالی)_طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن

۲۴ فروردين ۰۰ ، ۲۲:۴۷ ۶ نظر ۰

ابی بَلْتَعِه های نادان

ای حاطب ابن ابی بلتعه نادان! خیال نکن اگر حالا اینجا یک کمکی به آنها کردی، فردا پاس کمک تو را می دارند. نه به خدا. کمکشان کردی، بیشتر بر تو مسلط می شوند. کمکشان کردی، بیشتر دست ظلم و جور را بر روی تو می گشایند.《یَکونوا لَکُم اَعداءً》دشمن شما خواهند بود. 《وَ یَبسُطوا اِلَیکُم اَیدِیَهُم وَ اَلسِنَتَهُم بِالسّوءِ》دست و زبان خود را به بدی بر روی شما می گشایند. دستشان را می‌گشایند، شما را بیشتر تحت فشار قرار می‌دهند. زبانشان را به بدی به روی شما می گشایند،شما را تحقیر می کنند، شما را به حیثیت و شرافت می‌کنند. شما را به عنوان یک انسان قابل نمی شناسند. حالا داری کمکشان می‌کنید،خیال نکنید این کمک‌ها به دردتان خواهد خورد. 《وَ وَدّوا لَو تَکفُرونَ》فردا اگر بر شما مسلط بشوند، همین یک ذره عقیده قلبی را هم نمیگذارند شما نگه دارید، دوست میدارند که شما کافر بگردید. خیال نکنید که آزاد و راحت می گذارند شما مسلمان بمانید و به وظایف اسلامی تان عمل کنید.

 

۱۸ بهمن ۹۹ ، ۱۸:۵۶ ۵ نظر ۰

انفاق با خرج کردن فرق داره.

خرج کردن یعنی اینکه انسان یک پولی را خرج کند.
انفاق خرج کردن است، اما نه هرخرج کردنی.

آن خرج کردنی را انفاق می‌گویند که با آن، یک خلائی پر شود یک نیاز راستینی برآورده شود. 

آقا اگر این پنج‌زار را شما دادید به کسی که صد تا پنج‌زاری و یک تومانی در جیبش هست و صد تای دیگر هم می‌تواند فراهم کند، این انفاق نیست؛ اگر دادی به آدمی که منتظر یک پنج‌زاری است تا یک نان سنگک و بخرد و شکم خودش را پر کند؛ این انفاق است. 
گاهی پر کردن شکم گرسنه هم انفاق نیست، در شرایطی که فقر و گرسنگی مانند گیاه هرزه ای بی‌حساب دارد بر روی زمین ها می روید، آنجا پر کردن شکم گرسنه مثل قیچی کردن پیکره بالای یک دانه علف هرز است.
در صحرا علف هرزه چقدر قیمت دارد؟ بالاخره از جلوی چشم یک گیاه هرزه کم می‌شود.
اما چقدر این کار اساسی است؟ خیلی کم و ناچیز.
بنابراین انفاق آن چیزی است که یک خلأیی را پر می‌کند. یک نیازی را برآورده میکند. 
آن ملتی که امروز به یک چیزی احتیاج دارد، مانند آب و هوا، اگر در غیر آن چیز به ملت کمک کردی، اینجا انفاق نکردی، پول حرام کردن انجام دادی.
پس انفاق کار همه کس نیست،

پس انفاق کار همه کس نیست، انفاق کار مردمان باهوش است. آنهایی که خلأها و نیازها را می‌فهمند و حاضر می‌شوند جای آن خلا ها و  نیازها را پر کنند.

 

ای برادر مومن، انفاق می‌کنی؟


نمی گویم خرج می کنی یا نه؛ بله، خیلی خرج می کنی.
چقدر این روزهای ماه رمضان پول میدهی، غذای لذیذ می‌پزی، سفره رنگین می‌گسترانی و سیر ها را را دعوت می‌کنی، چقدر خرج می‌کنی، اما انفاق هم می کنی؟
ای گوینده عزیز، چقدر حرف میزنی چقدر نفس میزنی چقدر از سینه و از ریه و از وجود خود،از جسم و  اعصاب خود مایه می گذاری، چقدر از نیروی بیانت خرج می‌کنی؟ اما آیا از این نیرو انفاق هم می کنی؟ پر گفتن هنر نیست، گفتن آنچه مورد نیاز است هنر است. آن انفاق نیست این انفاق است.
پول خرج می‌کنید در جاهای مختلف_ با نام دین و با نام غیر دین_ بله، گاهی هم انسان با نام دین خرج می‌کند در حالی که انفاق نکرده است. وحشت نکنید از این سخن که واقعیت است و چه واقعیت تلخی!
چقدر پول هایی که به نام دین مصرف می‌شود، خرج می‌شود، اما انفاق نیست اینها، چون خلائی را پر نمی‌کند، چون دردی را به درمان نمی رساند، چون نیازی از این جامعه مستمند برطرف نمی‌کند.


  بعد از این اگر خواستید وقت صرف کنید، اگر خواستید آبرو مایه بگذارید، اگر خواستید پول خرج کنید، خوب فکر کنید، ببینید آیا با این مایه گذاشتن، دارید انفاق می کنید یا خرج بیهوده می کنید؟

 

امام خامنه ای(مدظله العالی)

۱۴ دی ۹۹ ، ۱۲:۰۹ ۵ نظر ۰