این روز ها بهتر میگذرن و من مقدار کم اما قابل توجهی با محیط جدید سازگار شدم.
از اونجایی اینو میگم که دیروز به این فکر کردم؛ "خدای من شلوارم خیلی مدرسه ایه دیگه، بقیه چی فکر میکنن." اون قسمت شلوار مدرسه ایم نشون از سازگاریم نبود بلکه اون قسمت نگران حرف بقیه بودن نشون میداد که اوضاع مقداری قابل تحمل تر شده که وقت کردم به این موضوع فکر کنم.
و امروز رفتم یه شلوار جدید و خوشگل خریدم و فردا اگه وقت کردم بشینم قدش رو کوتاه تر کنم. و روز بعد که روز ارزشیابی بپوشم، که حتی اگه بنا به اخرین روز بودش خوشگل بخش رو ترک کنم. که خب مطمئنا نیستش.
اوضاع قابل تحمل تر شده و دیروز یه سر رفتم باشگاه.
اوضاع قابل تحمل تر شده و یکم روانم آسوده تره و مثل قبل زود از کوره در نمیرم، گرچه هنوزم کم صبرم.
اوضاع قابل تحمل تر شده و من هم بهترم.
امیدوارم اوضاع همینجوری پیش بره.