یک ساعت تمام رو صرف نوشتن گزارش کردم. گزارش نویسی های این بخش من رو یاد جریمه های دوره دبستان میندازن. یک صفحه تمام بنویس من تقلب نمیکنم یا صد بار بنویس من حنانه رو اذیت نمیکنم. 

بعد ۱۰ سال دوباره داشت تکرار میشد. حالا چهار صفحه بنویس "همیشه لازم نیست نشون بدی قوی هستی."

 

- راحت باش میتونی اینجا راحت گریه کنی.

+ نباید با گریه هام بقیه رو آزرده خاطر کنم. باید قوی باشم ، باید تحملش کنم.

- همیشه لازم نیست نشون بدی قوی هستی .گریه کردن نشانه ضعف نیست.

صدای گریه هاش بلند تر شده بود. انگار بار بزرگی رو از رو شونه اش برداشته بودن.

+ خیلی ممنون. یکم بهتر شدم.

خیلی دوست داشتم بهش بگم "ولی سنگینی تمام سال های غمباری که سعی کردی قوی باشی هنوز توی چشمات معلومه"

ولی نگفتم، شاید برای فعلا کافی باشه.معلومه که کافیه، برای کسی که هر موقع تو سختی ها میخواسته گریه کنه بهش میگفتن مگه بچه ای که گریه میکنی همین اندازه هم خیلیه.

 

گاهی اوقات سعی کنید این "قوی بودن" رو بزارید کنار و گریه کنید.