امروز یکی از صمیمی ترین دوست های دوره دبستانم که تازگی ها به خونه خودش کوچ کرده بود،منو دعوت کرد خونشون.
خب من انقدر از دیدن خودش توی خونه اش ذوق کرده بودم که انگار خودم عروس خانوم بودم :))
به اندازه تمام سال هایی که ندیدمش با هم حرف زدیم.
گفتیم و گفتیم. 

 

یه جا مهدیه گفت: حس میکنم (از وقتی ازدواج کردم) خیلی بزرگ شدم و نگاه بقیه بهم فرق کرده.


و من گفتم چقدر خوبه
و اضافه کردم متاسفانه و یا غیر متاسفانه همه جامعه اینجورین که برای خانوم متاهل ارزش بیشتری قائل هستن و کلا یه جور دیگه برخورد میکنن.
مثلا اگه یه خانوم مجرد ۲۵ ساله باشه و یه خانوم متاهل ۲۰ ساله. حرف اون خانم متاهل بیشتر برو داره. 
خب درسته که زندگی مشترک تجارب جدید و متفاوتی نسبت به دوره مجرد بودن داره ولی فکر میکنم این خیلی بی انصافیه که خانم ها برای موردی که گاها خودشون در انتخابش فاقد تقش ان این طور کوچک شمرده بشن.