اسفند به نیمه رسیده و من میخوام از بهمن بگم 

 

بهمن بیشتر از یه ماه برای من خاطره و ماجرا و اتفاق داشت

بزرگترینش اولین سفر دو نفرمون بود. انقدر بقیه زوج ها از خوش گذشتن اواین سفرشون گفتن که الان دوباره گفتنش تکراره فقط تایید میکنم که بله با کسی که دوستش داری بری سفر فوق العاده بی نهایت خوش میگذره یعنی خیلیییی اما اون طرف ماجرا رو کسی نمیگه که چقدر پر چالش میتونه باشه. چالش های سفر یه طرف و چالش های رو به رو شدن با نیمه های دیده نشده پارتنرت یه طرف. حقیقتا چالش بود از خورد و خوراک گرفته تا تایم خواب و بیداری و گرما و سرما و مسائل مالی و خستگی و حمل و نقل و صبوری و خویشتن داری و غیره. با هممه ی این ها قسمت خوش گذشتنش میچربه. 

 

بهمن تولد یار بود و به جز اون خرابکاری قناد توی کیک بقیه اش خوب بود. 

 

بابت لباس هم من جا دکمه ها رو زدم و تهش این شد که همون لباس کوتاهه که اول دوختم قشنگتر بود و همون رو پوشیدم. دلم یه عااااالمه لباس میخواد واقعا یه رگال پر لباس که بابت هر موقعیتی به فکر نیفتم که وای حالا چی کار کنم. 

 

بهمن همونطور که پیش بینی کرده بودم نصفش به مسافرت رفت و ربعش به تولد و ربع دیگه اش به تجدید قوا بعد شیفت ها. زبان نخوندم و اینکه دو ماه از خرید کتابم میگدره و من فقط یه یونیت خوندم یکم خجالتم میده. 

 

برا ارشد هم واقعا نمیدونم داررم چی کار میکنم تقریبا به یه نظمی که منو وادار به ادامه مسیر کنه رسیدم اما خب وقتی زمانت کمه داشتن شوق و انگیزه بیشتر از نظم به کار میاد که من ندارمش و قضیه ارشد خوندن هم از روی همون جمله معروف "what is the next right step" الهام گرفتم و دارم انجامش میدم و هر چند ته قلبم این مدلیه که میدونم ارشد امسال به هیچ جا نمیرسم اما خب بهتر از نشستن باطل هستش و از طرفی هم اینکه میبینم دوستام غالبا تو مسیر ارشدن و به میانه ارشد گرفتنشون رسیدن و من هیییچ یکمی حس عجیب و ناخوشایندی داره. نه اینکه بگم چشمم به کارای بقیه است ها اما خب دیگه. 

 

بهمن باشگاه نرفتم و اسفند و فروردین هم قرار نیست برم. توی بهمن یه کمی با فیت ان یوگا کار کردم و هرچند کم بود اما برنامه دارم یکم ورزش های پر جنب و جوش تری انجام بدم. 

 

مالکیت سیم کار رو بالاخره انتقال دادم. 

 

بابت استخدامی هم که توی پست قبلی گفتم و شاید اگه قبول میشدم یکم برنامه هام جدی تر میشد. 

 

برای پادکست گوش کردن هم پادکست کوتاه جذاب پیدا نکردم و شاید مشکل از همینجاست که من دنبال اینم که حتما یه چیز جذاب باشه که بتونم توی تایم های مرده مثه صبر کردن برا انوبوس یا تو مسیر ها پادکست گوش کنم و فکر کردم شاید اولین گام این باشه که واقعا برای پادکست گوش کردن تایم جدا باز کنم تا کم کم عادتش به سرم بیفته. 

 

یکی دو روزی هم هست که کتاب میخونم. کتاب انسان خدا گونه و هر پارتش تقریبا ده صفحه است و کم و خوبه. دنبال جذابیت نیستم فقط دنبال برگردوندن روتین ام. 

 

یه معضل تا همینجا اینستاگرام بوده برام هم حجم نت رو میبره ک هم تایمم رو. تصمیم گرفتم هر موقع خواستم تینستا برم غلبه کنم و به جاش برم یوتیوب. جای گزین سازی شاید انتخاب خوبی نباشه اما خب فعلا به اینستا خیلی عادت کردم و از اونور هم یه لیست ویدیو توی یوتیوب دارم که میخوام ببینمشون. 

 

یه کار خوبی که این دو سه ماه کردم این بود که بعد شبکاری هام روزه های قضایی رو گرفتم و به یاد ایام قدیم "به افتخار این بازیکن". 

 

برا اسفند هم که نصفش رفته و فقط دنبال این خواهم بود که:

یکم تایم خوندن رو بیشتر کنم. الان میانگین یه ساعت در روزه.

پادکست گوش کنم

ورزش کنم